پاسارگاد شیراز
ریشه نام پاسارگاد
مجموعهای از سازههای باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی در شیراز مجموعه میراث جهانی پاسارگاد است که در استان فارس در شهرستان پاسارگاد جای گرفته است. نام اصلی شهر پاسارگاد چیزی شبیه پَسَرگَد بوده و رابطهای میان این نام و «پارس» نیست، تلفظ امروزی نیز درست است. نام پاسارگاد از اسم قبیله پاسارگاد یعنی قبیلهٔ شاهان پارسی گرفته شده و به معنی (آنان که گرز گران میکشند) بوده است. همچنین گفته شده ممکن است پاسارگاد تغییر یافته پارسه گراد که معنی آن شهر پارس است، باشد. گراد و گورد و گرد مانند دستگرد معنی شهر میدهد و در زبان عربی و پارسی بصورت کوره مانند کوره اردشیر و کوره دهات بکار میرود. هلوک اظهار داشته که ممکن است نام ایلامی این محل در اصل بدرکاتا بوده باشد.
ساختمانهایی چون باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، آرامگاه کوروش بزرگ، مسجد پاسارگاد، پل، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، محوطهٔ مقدس، تنگه بلاغی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت و کاروانسرای مظفری در این مجموعه قرار دارند. پنجمین مجموعه ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران که به دلیل دارا بودن شاخصهای فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید مجموعه پاسارگاد می باشد که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به ثبت رسید. کوروش در سال ۵۲۹ پیش از میلاد به قبایل سکاها در آسیای مرکزی و در شمال شرق ایران حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد و وی را در پاسارگاد شیراز به خاک سپردند.
درباره پاسارگاد
در دشتی بلند به بلندای هزار و نهصد متر از سطح دریا، پاسارگاد در حصار کوهستان جای گرفته است. اتابکی از سلغریان پارس در سده هفتم قمری در نزدیک آرامگاه کورش بزرگ مسجدی که در آن از سنگ کاخ ها استفاده شده بود بنا کرد. این سنگها در سال ۱۹۷۱ به مناسبت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران دوباره به جاهای اصلی خود بازگردانده شدند، کاخ محل سکونت بی تردید نشان از نقش و تاثیر معماری یونانی دارد. گویا هنگامی که در سال ۵۴۵ پیش از میلاد کورش سارد پایتخت لیدی(شهری در غرب ترکیهٔ امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تاثیر شاهان لیدی و بناهای مرمرین قرار گرفته است، چه بسا همان زمان شماری از اساتید اهل لیدی را در پاسارگاد به کار گماشته است. تناسب جذاب سنگهای مرمر تیره و روشن، در کاخ و مخصوصاً در پایهها، چشم نوازی میکند که از پیرامون سیوند آورده شده اند. در فاصله ۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز، در قسمت شمالی استان فارس و میان رشته کوه های زاگرس دشت پاسارگاد قرار دارد. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا ۱۸۵۰ متر است که وسعتی حدود ۱۹۰ کیلومتر مربع را در بر می گیرد که اقلیم آن کوهستانی با زمستانهای نسبتاً سرد و تابستانهای معتدل می باشد. بر اساس پژوهش های باستان شناسی قدمت منطقه پاسارگاد به دوره میانی پارینه سنگی مربوط می شود، اما دوره هخامنشی شاخص ترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد است. نام پاسارگاد شیراز بر اساس مدارک و شواهد موجود برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح شد که از لحاظ مکانی به دشتی اطلاق می شود که کوروش بزرگ در آن اقدام به ساخت کاخها و بناهایی نمود و به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید. مجموعه تاریخی،فرهنگی پاسارگاد شامل بارعام، بنای برج سنگی(آتشکده)، آرامگاه کوروش بزرگ، باغ شاهی، پل و محوطه مقدس، کاخ های دروازه و دژ تل تخت است. به علت عظمت سنگهای بکار رفته در مجموعه های این مکان در دوره اسلامی، بناهایش را به سلیمان نبی نسبت داده اند و خود پاسارگاد هم بنام مشهد مادر یا مشهد امالنبی سلیمان معروف گشته است.
سازندگان مجموعه پاسارگاد
از گواهی هایی که مورخان رومی و یونانی بر جای گذارده اند، مشخص است که پاسارگاد شیراز را بیشتر ساخته و پرداخته کورش بزرگ می دانسته اند. این نظریه به چند دلیل دیگر استوارتر میشود: اول، آرامگاه کورش بزرگ که ساخته خود او بود، چنان ارتباطی از نظر کاربرد نماپردازی و طراحی نقشه در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخ های دروازه، بار و اختصاصی نشان میدهد، که مشخص میشود آن کاخ ها هم نتیجه سلیقه کورش بزرگ و طراح همه یکی بوده است. دوم، کتیبه سه زبانه پارسی باستان عیلامی و اکدی بر روی درگاهها و جرزهای آن سه کاخ نشان دهنده آن است که آنها با کورش مرتبط بوده اند. سوم، نوع معماری و به خصوص بستهای پاسارگاد و شیوهٔ سنگتراشی قدمتی هر چند کوتاه بر معماری تخت جمشیدی را که از آغاز دوره داریوش بزرگ شروع شد، نشان میدهد و بویژه در نقوش، که از سنت های کشورهای مختلف گرفته شدهاند، ولی هنوز به طور ثابت آن چنان که در تخت جمشید شیراز مییابیم ریخت ایرانی نگرفته اند حالتی اولیه و آزمایشی به خوبی نمایان است و آثار سنگ تراشان ایونیه ای و لودیه ای به ویژه در ابزار و آلات سنگ تراشی و نوع تراش سنگها و نشانه های سنگ تراشان پیداست. بنابراین شکی نیست که بناهای پاسارگاد شیراز آن طور که فرانتس هاینریش وایسباخ تصور میکرد ارتباطی با کورش جوان ندارند و با کورش بزرگ آغاز شده اند.
منبع:(ویکی پدیا)
باغ جهان نما شیراز
یكی از كهنترین باغ های شیراز باغ جهان نما می باشد و در نزدیكی آرامگاه حافظ واقع شده است. این باغ و دشت زیردست حوالی آن در دوره سلسله آل اینجو و آل مظفر سرسبز و بسیار آباد بوده است. همانند سه باغ مشهور دیگر یعنی باغ تخت قراچه، باغ ارم و باغ دلگشا، باغ جهان نما پیش از یورش تیمور گوركانی به شیراز یعنی در دوره آل مظفر و آل اینجو، در نهایت آبادانی بوده است. مورخ دوره تیمور ابن عربشاه در عجایب المقدور این باغ را زینت الدنیا نامیده است. در اشعار حافظ شیراز به دو دشت مصلی و جعفرآباد كه همواره پوشیده از باغهای روح افزا و جان نواز بوده اشاره و از صفا و سرسبزی آن سخن به میان آمده است.
در هنگام اقامت تیمور گوركانی در شیراز، باغ جهان نما همچون سایر باغ های نامدار آن دوره مورد توجه قرار گرفت به طوری كه در اطراف سمرقند كه موطن اصلی وی بوده است همانند آن باغ را احداث و آن را جهان نما نامید. در دوره صفویه نیز باغ جهان نما شیراز با اهمیت و آباد بوده است. شاردن كه در دوره صفویه از شیراز بازدید کرده است مینویسد: دروازه شهر یا دروازه قرآن به خیابان بسیار زیبایی منتهی میشود كه دراز و باریك است. باغ هایی در دو سوی این خیابان است كه جبهه آنها در سمت خیابان دویست پا و هریك دارای مدخل و سر در باشكوهی با طاق نیم گنبدی است و یك كلاه فرنگی بر فراز هر سر در ساخته اند. از دو سو درهای باغ مقابل هم قرار گرفته و وضع جالبی از قرینه بودن آنها به وجود آمده است. حوض مربع شكلی كه پهنای آن به اندازه خیابان است در وسط این خیابان قرار دارد و سر در باغ های دو سو به اندازه ۳۰ پا عقب نشسته است تا بتوان از دو طرف آن گذشت. از نوشتههای شاردن و تاورنیه به دست میآید كه باغ های طرفین این خیابان یعنی باغ نو و باغ جهان نما كه در دوره قاجاریه و زندیه تجدید عمارت شده، همان باغ های دوره صفویه بوده و در آن عهد رونقی تمام داشته است.
در دوره ناامنی كشور، پس از سلسله صفوی، این باغ شیراز تقریباً ویران گشته است. به روایت كلانتر فارس میرزا محمد بعد از نادر شاه افشار تا استقرار حكومت كریم خان زند در دوره كشمكش بین مدعیان سلطنت، این باغ هم بازسازی شده است. عمارتی كه در وسط باغ قرار دارد مربوط به كریم خان زند می باشد که در سال ۱۱۸۵ هجری قمری آن را حصار كشی كرد و عمارت مزبور را در وسط آن ساخت و در اطراف عمارت، درختکاری مفصل و خیابان كشیهایی زیبا ایجاد كرد و طرح این باغ را همانند باغ نظر، در داخل باغ، دارای چهار خیابان و در اطراف، دو حوض كوچك و دو حوض بزرگ داده است.
نارنجستان قوام شیراز
در سال ۱۲۵۲ هجری قمری قوام السلطنه به حکومت فارس دست یافت و در محله بالاکفت، محل سکونت خویش اقدام به احداث ابنیه مسکونی و تاریخی نمود که منجر به شکل گیری مجموعه قوام که در بین عامه مردم به باغ قوام معروف است،در شیراز گردید. بواسطه نام بنای بیرونی خود این مجموعه امروز به نارنجستان قوام معروف است. مجموعه قوام مقارن با حکومت ناصرالدین شاه قاجار بین سالهای ۱۲۵۷ و ۱۲۶۷ ساخته و تکمیل گردیده است و از عناصر متعددی تشکیل یافته که عمده ترین این عناصر عبارتند از مکتب خانه قوام (خانه عرقیها)، اندرونی قوام (منزل زینت الملک)، حمام اختصاصی قوام و اصطبل و زنجیرخانه (در حال حاضر از بین رفته است)، حمام گچینه، حسینیه قوام و دیوان خانه قوام (نارنجستان). در این مجموعه بازارچهای هم وجود داشته که در اثر احداث خیابان لطفعلی خان زند از بین رفته است. در سال ۱۳۴۵ ه.خ بنای نارنجستان به دانشگاه شیراز اهدا گردید و بین سالهای ۱۳۴۸ تا ۵۸ ه.خ تحت سرپرستی پروفسور آرتور اپهام پوپ، ایران شناس معروف، مورد استفاده موسسه آسیایی بوده است.
زیرزمین ضلع شمالی در سالهای اخیر تعمیرات اساسی گردیده که در آن اشیای فرهنگی اهدایی پروفسور پوپ نگهداری میشود و به عنوان موزه در شیراز مورد استفاده قرار گرفته است.
در زمينی به مساحت ۳ هزار و ۵۰۰ متر در دو قسمت شمالی و جنوبی ساختمان نارنجستان به مساحت ۹۴۰ متر مربع بنا گردید و باقی مانده آن محوطه سازی شده است. اين بنا در دوره قاجاريه به بيرونی معروف بوده و با عمارت اندرونی كه در طرف غرب آن بنا قرار گرفته و همان خانه زينت الملوك بوده كوچه ای فاصله داشته است كه توسط راه زيرزمينی بدان راه می يافتند. اين عمارت بيرونی به منظور انجام امور تجاری و نيز برگزاری تشريفات و جشن ها و استراحت و پذيرايي از ميهمانان ساخته شده است. یکی مشخصه های اين مجموعه عمود بودن محور بيرونی و اندرونی آن بر يكديگر می باشد.
رو به جنوب در راستای محور اصلی بنا، در ورودی اصلی باغ به يك دالان يا هشتی گشوده می شود که بر بالای در ورودی كتيبه ای شامل آياتی از قرآن از سنگ مرمر سرخ رنگ قرار گرفته كه ابياتي از آسوده شيرازی درباره تاريخ احداث آن و بانی باغ در دو طرف آن حجاری شده است. نقش دو سرباز تفنگ به دست دوره قاجاريه در دو طرف درگاه بر روي ازاره سنگی، حجاری شده است. در ورودی از چوب ساج است كه بر روی آن منبت كاری صورت گرفته است و دالان ورودی یا سقف هشتی به صورت ستاره و مقرنس كاری گچی، كاشی كاری و آجركاری شده است. تصويري از سه خدمتكار كه گلاب و شراب و شربت به دست دارند، رو به حياط در پشت دالان كاشی كاری شده است. به وسيله دو راهرو اين هشتی به محوطه باغ ارتباط می يابد. اين باغ در طول حياط دارای بيست و يك عدد طاق نما است و در سه ضلع شمالی، شرقی و جنوبی دارای ساختمان است. شش اتاق در دو طرف هشتی وجود دارد كه در جلو هر کدام از آنها ايوان های وسيعی كه در گذشته از اين اتاق ها به عنوان دفتر كار استفاده مي شده، قرار گرفته است و ايوان های مقابل اين اتاق ها نيز جهت اتاق انتظار در شهر شیراز مورد استفاده قرار می گرفته است.
به وسيله راه پله ای ساختمان جنوبی باغ به زمين های طرفين راهروها ارتباط دارد و در وسط اين ساختمان دو طاق نمای كوچك و يك طاق نمای بزرگ كه به سبك دوره زنديه، كاشي كاری شده، ايجاد شده است. نقوش سه تن از خدمتكاران دوره زنديه در طاق نمای بزرگ بر روی كاشی به چشم می خورد كه لباس های بلندی دارند و در دست یکی از آنها جامی است در دست دیگری قدحی و شخص سوم نيز ظرفی پر از ميوه در دست دارد. دو لچكی كاشی كاری با تصويرهايی برگرفته از داستان های شاهنامه ( رستم، حضرت سليمان ) و مناظری از طبيعت و نيز تصاوير مينياتوری و مناظر شكارگاه در بالای اين طاق نما چشم نوازی می کنند.
اين عمارت داراي يك زيرزمين و دو طبقه است که اين زيرزمين در گذشته به عنوان زندان مورد استفاده قرار می گرفته است. طرح بنای اصلی اين عمارت برگرفته از معماری دوره زنديه است. تالار بزرگي به ارتفاع شش متر، طول نه متر و عرض پنج متر با ستون هايی بلند مشرف بر حوض واقع در وسط باغ، در اين عمارت وجود دارد. باغ وسيعي در ضلع شمالي و در حد فاصل عمارت جنوبی و عمارت اصلی وجود دارد كه با نرده آهنی از دوره قاجاريه محصور گردیده است.اما در ضلع شمالی، عمارت اصلی اين ساختمان قرار دارد.
شاهنشينی در قسمت شمالی تالار وجود دارد كه ديوارها و سقف آن نقاشی و آينه كاری شده و كف اتاق از سنگ های مرمر مفروش گردیده که محل پذيرايي ميهمانان در شهر شیراز بوده است و دارای دو ستون سنگی يك پارچه و بلند می باشد. راهرويي كه به وسيله پلكانی به طبقه دوم متصل مي شود در دو طرف تالار وجود دارد و اين پله ها به دو بهار خواب متصل است. در هر طرف نيز يك اتاق و يك سالن بزرگ وجود دارد. اين عمارت در طبقه دوم دارای چهار اتاق است كه دوتا از آنها در عقب واقع شده و دارای هشتی و پنجره هايی مشرف بر ايوان می باشد. اين اتاق ها پیش از اين، محلی برای اقامت مهمانان بوده است.
منبع:(ویکی پدیا)
باغ دلگشا شیراز
باغ دلگشا که در تاریخ هفتم مهر سال ۸۱ با شماره ثبت ۹۱۲ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. باغی مربوط به دوره ساسانیان، صفویه و قاجار است که در شیراز جای گرفته است.
پیشینه آبادانی و دیرینگی باغ دلگشا به زمان فرمانروایی ساسانیان و به دوران پيش از اسلام میرسد. این باغ در ناحیه آرامگاه سعدی قرار دارد و یکی از باغ های تاریخی شیراز بوده است. در فاصله دودمان زندیه تا دوره نادرشاه این باغ آسیب های فراوانی به خود دید و در زمان کریمخان زند باز آباد گردید و در این باغ عمارتهایی مربوط به دوره قاجاریه به چشم می خورد.
این باغ در دوره تیمور گورکانی در اوج آبادانی بوده است تا جایی که گفته شده تیمور پس از دیدن آن، باغی را به همین نام در سمرقند بنا کرد. اين باغ در دوره صفویه نیز بسیار نامور بوده، به گونهای که جهانگردان اروپایی در نقاشیها و نوشتههای خود از باغ هم فراوان یاد کرده اند.
شیوه معماری عمارت باغ دلگشا شیراز به معماری کاخ های ساسانی بیشاپور که از یک تالار با چهار شاه نشین تشکیل شده است، مربوط است و دارای سه طبقه و یک ایوان با دو ستون است. این عمارت دارای سقفهایی از چوب و گچبریهایی آراسته به نقش گل و بته و آینه کاری هایی به همراه نقاشی های رنگ روغن می باشد. اين عمارت در دو سوی ساختمان دو در ورودی و در طبقه میانی و رو به استخر روبروی ساختمان ایوان و بارگاهی دارد كه نشانگر روزگار شکوه باغ است. ساخت این عمارت در دوره زندیه در شیراز انجام گرفته است.
شعرهایی از شوریده به خط نستعليق در پیرامون ايوان بر روی گچ نگاشته شده است. حوض سنگی بزرگی روبروی ساختمان جای گرفته است. در اين باغ نخستین کلاه فرنگی در ایران به ثبت رسيده است.
سراسر این باغ را درختان نارنج و اندکی پرتقال فرا گرفته است و مساحت آن ۵٫۷ هکتار میباشد. از میانههای فروردین تا میانههای اردیبهشت شکوفه های سفید و زیبای این درختان بوی خوش دل انگیزی را در هوا می پراکند و این درختان به بار مینشینند. از این باغ آبی که از چشمه قنات آرامگاه سعدی جاری است، میگذرد و این باغ در حال حاضر در مالکیت شهرداری شیراز میباشد.
باغ ارم شیراز
یکی از باغ های ایرانی تاریخی در شهر شیراز باغ ارم است که شامل چند باغ گیاهشناسی و بنای تاریخی می باشد. بنیانگذار اولیه و تاریخ ساخت باغ ارم شیراز به درستی معلوم نیست، ولی در سفرنامه های متعلق به قرن دهم و یازدهم هجری توصیفهایی از آن آمده است. در روزگار آل اینجو و سلجوقیان این باغ پا برجا بوده و کریمخان زند در زمان زندیه در بهسازی و سازندگی این باغ کوشیده است. هسته مرکزی این باغ عمارت وسط آن می باشد. شیوه معماری عمارت این باغ به تقلید از سبک معماری زندیه و به سبک زمان قاجاریه می باشد. از نظر کاشی کاری، معماری، نقاشی و گچ بری این عمارت از شاهکار های معماری زمان قاجار بوده و از سه طبقه با تزئینات فراوان تشکیل شده است. اتاقهای طبقه پایین که تقریباً زیر زمین هستند، محلی برای استراحت در روزهای گرم تابستان بوده است. دو طبقه بالایی دارای ستونهایی است که از تخت جمشید شیراز الهام گرفته شدهاند و تزئینات این اتاقها، کاشیکاریهای رنگین است. به مدت ۷۵ سال در زمان قاجاریه این باغ به دست سران ایل قشقایی افتاد که در این زمان عمارتی در این باغ ساخته شد. اما عمارتی دیگر توسط حسین علی خان نصیر الملک در زمان سلطنت ناصر الدین شاه قاجار پی ریزی شد که با مرگ وی خواهر زاده او ابولقاسم خان نصیر الملک عمارت نیمه کاره را تکمیل کرد و امور باغ ارم را به دست گرفت. گیاهان بسیاری از اقصا نقاط جهان در این باغ کاشته شده است و این باغ تنوع گیاهی بسیار بالایی دارد؛ به شکلی که باغ به صورت یک نمایشگاه از انواع گلها و گیاهان در آمده است. این عمارت تا کنون پا بر جا می باشد. در حال حاضر این باغ در اختیار دانشگاه شیراز است و ساختمان باغ در اختیار دانشکده حقوق و باغ گیاهشناسی آن در اختیار دانشکده کشاورزی قرار دارد. در تاریخ شش تیرماه سال ۹۰ باغ ارم شیراز به همراه هشت باغ دیگر ایرانی در سی و پنجمین اجلاس کمیتهٔ میراث جهانی یونسکو در فهرست میراث جهانی ثبت و ماندگار شد.
دو نیمدایره در دو طرف، و یک تابلو بزرگ در پیشانی بنا، در وسط قرار گرفته که از سه هلال روی هم تشکیل گردیده است. این تابلو، تصاویری از نبرد شاهان قاجار و شاهنامهٔ فردوسی را نشان میدهد. بیش از هفتاد سال این بنای شیراز به خوانین قشقایی تعلق داشته که در دوران پهلوی مصادره گردیده است.
کاخ های تخت جمشید شیراز
کاخ آپادانا
کاخ آپادانا از قدیمیترین کاخهای تخت جمشید شیراز است. این کاخ در قسمت جنوب غربی آن توسط پلکانی به کاخ آینه یا کاخ تچرا ارتباط مییابد. این کاخ برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه به فرمان داریوش بزرگ در تخت جمشید شیراز بنا شده است.
در حال حاضر ۱۴ ستون کاخ آپادانای تخت جمشید پابرجاست و از ۷۲ ستون تشکیل شده است که ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد.
کاخ تچر
این کاخ نیز در تخت جمشید شیراز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بودهاست. تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی میباشد. روی کتیبهای آمده : (من داریوش این تچر را ساختم). از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون ها و این کاخ یک موزه خط به شمار میرود. پلکان سنگی جنوبی توسط خشایار شاه، ایوان و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم و قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ بنا گردیده است.
کاخ هدیش
کاخ هدیش یکی دیگر از کاخ های تخت جمشید شیراز که کاخ خصوصی خشایارشاه بوده است در مرتفع ترین و جنوبی ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ به کاخ ملکه از طریق دو مجموعه پلکان ارتباط دارد و احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد و رنگ زرد سنگها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگها به خاطر حرارت است. خیلیها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام بردهاند چرا که اطلاعات زیادی در مورد این کاخ تخت جمشید به خاطر ویرانی شدیدی که اتفاق افتاده در دسترس نیست. هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون نام زن دوم خشایار شاه هدیش بوده است نام کاخ خود را هدیش میگذارد.
کاخ ملکه
یکی دیگر از کاخ های تخت جمشید شیراز که نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری قرار گرفتهاست و توسط خشایارشا ساخته شدهاست کاخ ملکه می باشد. بخشی از این کاخ که امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفتهاست، در سال ۱۹۳۱ توسط شرق شناس مشهور، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدید بنا شد است.
ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی تخت جمشید
این ساختمان با دیوار عظیمی از بقیهٔ تخت جمشید جدا میشود و شامل چندین اطاق، حیاط و تالار می باشد.
کاخ صدستون
یکی دیگر از کاخ های تخت جمشید شیراز که در حدود ۴۶ هزار مترمربع وسعت دارد و سقف آن بهوسیلهٔ صد ستون که هر کدام چهارده متر ارتفاع داشتهاند، بالا نگه داشته میشده است کاخ صد ستون می باشد.
کاخ شورا
یکی دیگر از کاخ های تخت جمشید شیراز که احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت میپرداخته است کاخ شورا می باشد. به این دلیل آن را کاخ شورا می نامند که در اینجا دو سر ستون سر انسان وجود داشته که سر انسان سمبل تفکر است و جاهای دیگر همچین سر ستون هایی نیست. با توجه به نقوش حجاری شده شاه از یکی از دروازهها وارد و از دو دروازه دیگر خارج میشده است.
تخت جمشید شیراز
یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان دراز، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده است تخت جمشید یا (هزارستون، صدستون و یا چهل منار، پارسه، پرسپولیس، پرسه پلیس) می باشد. کاخی به نام تخت جمشید در این شهر باستانی وجود دارد که در دوران زمامداری اردشیر اول، داریوش بزرگ و خشایارشاه بنا شده است و به مدت حدود ۲۰۰ سال برپا و آباد بوده است. گروههای زیادی از کشورهای گوناگون با پیشکشهایی متنوع در نخستین روز سال نو به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها در تخت جمشید شیراز جمع میشدند و هدایای خود را به شاه پیشکش میکردند.
بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با گسترش آن به گستردگی این مجموعه افزودند. سامنر برآورد کرده است که دشت تخت جمشید در دورهٔ هخامنشیان ۴۳۶۰۰ نفر جمعیت داشته و شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده است. باور تاریخدانان بر این است که در ۳۳۰ پیش از میلاد اسکندر مقدونی سردار یونانی ، به ایران حمله کرد و تخت جمشید شیراز را به آتش کشید و احتمالاً بخش عظیمی از فرهنگ و هنر هخامنشی و کتابها را با اینکار نابود نمود به طوری که باستان شناسان از ویرانههای آن نشانه های هجوم و آتش را بر آن تأیید میکنند.از سال ۱۹۷۹ این مکان یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو می باشد.
پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم میشمردند و آن را چهل منار و یا هزار ستون می نامیدند و با شخصیتهایی همچون جمشید و سلیمان نبی ارتباطش میدادند. عضدالدوله دیلمی دو کتیبه به خط کوفی در تخت جمشید شیراز بر جای گذاشته و همچنین کتیبههای دیگری هم به فارسی و هم به عربی در تخت جمشید وجود دارد که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است.
تخت جمشید در شمال استان فارس ( شمال شرقی شیراز ) و در شمال شهرستان مرودشت قرار دارد. نقش رستم در فاصله شش و نیم کیلومتری از تخت جمشید قرار دارد. در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ، داریوش دوم، خشایارشا، اردشیر یکم و آرامگاهی نیمه کاره که احتمالاً متعلق به داریوش سوم است قرار دارند. اردشیر سوم نیز جدا از سازندگان تخت جمشید که داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم بودند، تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد و آرامگاههای اردشیر دوم و سوم در کوهپایه شرقی تخت جمشید کنده شده است.
اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر
در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید شیراز بر اثر خاکبرداری در اواخر سال ۱۳۱۲ ه.ش قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و اندازه مهرهای نماز بدست آمد که کلماتی به خط عیلامی بر روی این الواح نوشته شده بود و پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید شیراز می باشد . از میان الواح بعضی به خط عیلامی و زبان پارسی می باشد. با کشف این الواح شایعات نابجایی که می گفتند مانند اهرام مصر قصرهای تخت جمشید نیز با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گردید.
زیرا این اسناد که هر کدام سند هزینة یک یا چند نفر عیلامی است حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از نجار و مهندس و سنگتراش و معمار و عمله و بنا مزد می دادند. کارگرانی که در بنای تخت جمشید شیراز دست اندرکار بودند و همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی، مصری، یونانی، عیلامی، بابلی و آشوری تشکیل می شدند.
زنان و دختران نیز گذشته از مردان به کار مشغول بودند . مزدی که این کارگران می گرفتند غالباً جنسی بود نه نقدی و آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام (شکــل) سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند و اجناسی که مزد آنها محسوب می شد و بیشتر به کارگران می دادند عبارت از گندم و گوشت بوده اند.
اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد در یورش خود به ایران ، تخت جمشید شیراز را به آتش کشید. در مورد علت این آتش سوزی تاریخنگاران اتفاق رای ندارند لیکن عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند و برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه میدانند.
آرامگاه حافظ شیراز
آرامگاه حافظ (حافظیه) نام آرامگاهی واقع در جنوب دروازهٔ قرآن و شمال شهر شیراز است و به دلیل قرار داشتن آرامگاه حافظ شیرازی در آن به این نام مشهور شده است. خواجه شمسالدین محمد متخلص به (حافظ) و ملقب به (لسانالغيب) از غزلسرایان بنام ایران است كه در حدود سال ۷۲۶ ه.ق در شیراز متولد شد. بهاءالدین پدرش پيش از آنکه بتواند پسرش را تربیت و سرپرستی کند، از دنیا رفت. حافظ در شيراز و نزد استادان نامآور آن دوران مانند ابو عبدالله قوامالدين و سيد شريف جرجاني به فراگيري ادبيات و علوم پرداخت. وي سپس وارد دنياي سير و سلوك شد و مشرب عرفان اختيار كرد. حافظ قرآن را با چهارده روايت ميخواند و همه قرآن را از بر داشت؛ از اين رو متخلص به حافظ می باشد.
ديوان حافظ شیراز دربرگيرنده غزل، مثنوي، قصيده، رباعي و قطعه مي باشد و بيش از شش هزار بيت دارد و از اين ميان، غزليات وي از همه مشهورترند و با گذشت سده ها از مرگ وي، همچنان ديوان او به زبانهاي گوناگون دنيا به چاپ ميرسد. ميتوان گفت در اکثر موارد در خانه هر ايراني و در كنار كتاب مقدس قرآن کریم، يك جلد از ديوان خواجه حافظ شيراز يافت ميشود. حافظ بجز دو سفر کوتاه، در تمام عمر در شیراز اقامت گزید چرا که علاقه فراواني به شیراز داشت. حافظ در سال ۷۹۱ ه.ق دیده از جهان فروبست و در مصلای شیراز که امروزه از آن قبرستان اثری نیست به خاک سپرده شد.
در مدت عمر ۵۰ تا ۶۰ ساله وي، هفت پادشاه در فارس حکمرانی کردند.حافظ در زمان پادشاهان آل مظفری و آل اینجو زیسته و در اشعار خود به نیکی از آنان یاد کرده است. محل دفن حافظ در شیراز تنها یک قبر ساده مشخص بود که در دوره فرمانروايي میرزا ابوالقاسم گوركانی، توسط شمسالدین محمد یغمایی وزیر او، بر تربت حافظ ساختمان گنبدي بنا كرد و در مقابل آن حوض بزرگی که از آب رکنآباد پر میشد قرار داشت.
در سال ۱۱۸۸ ه.ق در دوران کریمخان زند بنای با شکوه و عظیم آرامگاه حافظ در شیراز ساخته شد که شامل ایوانی با چهار ستون سنگی ضخیم یکپارچه بود كه دو اتاق کوچک در دو گوشه آن قرار داشت و دو قسمت شمال و جنوب آن باز بود. در بخش جنوبی این مکان باغی بزرگ نمايان بود و آرامگاه در قسمت شمالی آن قرار ميگرفت. سنگ كنوني همان سنگ قبر دوران زنديه است. سنگی مرمرین به دستور کریمخان زند بر روی تربت حافظ نهاده شد که به خط حاج آقاسی بیگ افشار دو غزل از غزلهای حافظ بر آن نوشته شده بود.
حافظیه از دو صحن شمالی و جنوبی تشکیل یافته و مساحت آن دو هکتار بوده است که این صحنها توسط تالاری از یکدیگر جدا می شده اند. این مجموعه ۴ درب ورودی-خروجی دارد که دو درب در سمت غرب آن و یک درب در سمت شمال شرق و درب اصلی در سمت جنوب آن قرار گرفته است.
در دوران قاجاریه آرامگاه حافظ بارها بازسازی گردید و به دستور علی ریاضی رئیس فرهنگ فارس و علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ با بهرهگیری از یادمان های حافظ توسط (آندره گدار) معمار فرانسوی و عناصر معماری زندیه ،بنای امروزی اين آرامگاه طراحی و اجرایی شد. بنای اصلی به صورت سقف مزین به تزئینات کاشی کاری شده و سکویی با ۸ ستون سنگی یکپارچه است و اشعار به گونه زیبایی در محل مزار توجه بینندگان را به خود جلب می نماید و در ميانه این بنا مزار خواجه حافظ قرار دارد.
تالار حافظیه که ۸ متر عرض و ۵۶ متر طول داشته و از ۲۰ ستون سنگی، هرکدام به ارتفاع ۵ متر تشکیل شدهاست از آثار دورهٔ زندیان در شیراز است. این تالار پیشتر شامل چهار اتاق و چهار ستون بوده که بعدها اتاقها از محدودهٔ آن حذف شده است. در سمت غرب و شرق تالار دو اتاق یکی مربوط به دفتر آرامگاه و دیگری متعلق به سازمان میراث فرهنگی وجود دارد که شیوهٔ معماری این تالار مربوط به دورههای زندیان و هخامنشیان است. در جوار حافظ، بزرگانی چون فرصتالدوله شیرازی (تاریخنگار)، فریدون توللی (شاعر)، اهلی شیراز ی (شاعر) و دکتر شاپور شهبازی (باستانشناس) به خاک سپرده شده اند.
آرامگاه حافظ زیارتگاه عاشقانیست که بر سر مزار وی میآیند و پس از قرائت فاتحه، تفألی بر دیوانش میزنند و در اشعارش غرق می گردند.
آرامگاه سعدی شیرازی
آرامگاه سعدی (سعدیه) محل زندگی و دفن شاعر برجستهٔ پارسیگوی، مشرفالدين مصلح بن عبدالله شيرازي مشهور به (سعدی) می باشد که در اوایل سده هفتم هجري قمري در شیراز به دنيا آمد و در سال ۶۹۰ هجري قمري در شيراز درگذشت و بزرگترین شاعری است که پس از فردوسی در آسمان ادب فارسی درخشیده است و میدرخشد. لغتنامه دهخدا به نقل از فرهنگ برهان قاطع نام مکانی که شیخ سعدی در آنجا آرمیده است را (گازرگاه) گزارده و گازرگاه را به نقل از فرهنگ آنندراج، حد شیراز و نزدیک به مرقد شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی دانسته است. این آرامگاه کنار باغ دلگشا و در انتهای خیابان بوستان در شمال شرق شیراز و در دامنه کوه قرار گرفته است. قبور زیادی از بزرگان دین در اطراف مقبره وجود دارند که بنا به وصیتشان در آنجا مدفون شدهاند از جمله شاخص ترین آنها میتوان شوریده شیرازی را نام برد که آرامگاه وی به وسیله رواق به آرامگاه سعدی متصل گردیده است.
ابن بطوطه جهانگرد مراکشی که ۵۷ سال پس از مرگ سعدی در سال ۷۴۸ هجري قمري از آرامگاه وي بازدید كرده نخستین جهانگردیست که از آرامگاه سعدی نام برده است. آرامگاه سعدی در سده گذشته بارها تعمیر و بازسازی شده است.برای مثال کریمخان زند در سال ۱۱۸۷ ه.ق آن را از نو بنا كرد. وي بنايی دو طبقه و آجري بنا كرد که در دو سوي آن دو اتاق قرار داشت و مزار سعدی در طبقه زیرین آن در اتاق شرقی قرار داشت و دور آن نردههای منبتکاری شده و چوبی قرار گرفته داشت و بعدها اتاق غربی مدفن یکی از شاعران بنام سده سیزدهم ه.ق در شیراز به نام (شوریده شيراز ي) گردیده است.
بنای نخستين آرامگاه سعدی تا سال ۱۳۲۷ ه.خ برپا بود تا اینکه با تلاش علی اصغر حکمت و علی سامی و به پیشنهاد انجمن آثار ملی فارس، بنایی درخور مقام شامخ سعدی ساخته شد که دارای گنبدی زیباست که در جلوی آن ایوانی تالار مانند كه توسط هشت ستون سنگی نگه داشته میشود قرار دارد.
قبر سعدی در بنای جدید در میان عمارتی کاشیکاری شده و هشت ضلعی با سقفی بلند قرار گرفته است. در داخل باغ و در محوطهاي پایینتر از سطح زمین، چشمه آب زلالی در جریان است که در ميانه این مکان، حوضچهای که آن را حوض ماهی مینامند قرار دارد. مردم شیراز برای برآورده شدن حاجات خود بر پايه یک سنت قدیمی در حوض ماهی سکه میاندازند. آرامگاه شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی در تاریخ ۲۰ آبان سال ۵۳ به شماره ثبت ۱۰۱۰,۳ در انجمن آثار ملی به ثبت رسیدهاست و سکههای پانصد ریالی برنزی جمهوری اسلامی ایران از سال ۸۷ ه.خ به نقش آرامگاه سعدی مزین گردیده است.