ریشه نام پاسارگاد
مجموعهای از سازههای باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی در شیراز مجموعه میراث جهانی پاسارگاد است که در استان فارس در شهرستان پاسارگاد جای گرفته است. نام اصلی شهر پاسارگاد چیزی شبیه پَسَرگَد بوده و رابطهای میان این نام و «پارس» نیست، تلفظ امروزی نیز درست است. نام پاسارگاد از اسم قبیله پاسارگاد یعنی قبیلهٔ شاهان پارسی گرفته شده و به معنی (آنان که گرز گران میکشند) بوده است. همچنین گفته شده ممکن است پاسارگاد تغییر یافته پارسه گراد که معنی آن شهر پارس است، باشد. گراد و گورد و گرد مانند دستگرد معنی شهر میدهد و در زبان عربی و پارسی بصورت کوره مانند کوره اردشیر و کوره دهات بکار میرود. هلوک اظهار داشته که ممکن است نام ایلامی این محل در اصل بدرکاتا بوده باشد.
ساختمانهایی چون باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، آرامگاه کوروش بزرگ، مسجد پاسارگاد، پل، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، محوطهٔ مقدس، تنگه بلاغی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت و کاروانسرای مظفری در این مجموعه قرار دارند. پنجمین مجموعه ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران که به دلیل دارا بودن شاخصهای فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید مجموعه پاسارگاد می باشد که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به ثبت رسید. کوروش در سال ۵۲۹ پیش از میلاد به قبایل سکاها در آسیای مرکزی و در شمال شرق ایران حمله کرد و در جنگ با ماساگتها کشته شد و وی را در پاسارگاد شیراز به خاک سپردند.
درباره پاسارگاد
در دشتی بلند به بلندای هزار و نهصد متر از سطح دریا، پاسارگاد در حصار کوهستان جای گرفته است. اتابکی از سلغریان پارس در سده هفتم قمری در نزدیک آرامگاه کورش بزرگ مسجدی که در آن از سنگ کاخ ها استفاده شده بود بنا کرد. این سنگها در سال ۱۹۷۱ به مناسبت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران دوباره به جاهای اصلی خود بازگردانده شدند، کاخ محل سکونت بی تردید نشان از نقش و تاثیر معماری یونانی دارد. گویا هنگامی که در سال ۵۴۵ پیش از میلاد کورش سارد پایتخت لیدی(شهری در غرب ترکیهٔ امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تاثیر شاهان لیدی و بناهای مرمرین قرار گرفته است، چه بسا همان زمان شماری از اساتید اهل لیدی را در پاسارگاد به کار گماشته است. تناسب جذاب سنگهای مرمر تیره و روشن، در کاخ و مخصوصاً در پایهها، چشم نوازی میکند که از پیرامون سیوند آورده شده اند. در فاصله ۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز، در قسمت شمالی استان فارس و میان رشته کوه های زاگرس دشت پاسارگاد قرار دارد. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا ۱۸۵۰ متر است که وسعتی حدود ۱۹۰ کیلومتر مربع را در بر می گیرد که اقلیم آن کوهستانی با زمستانهای نسبتاً سرد و تابستانهای معتدل می باشد. بر اساس پژوهش های باستان شناسی قدمت منطقه پاسارگاد به دوره میانی پارینه سنگی مربوط می شود، اما دوره هخامنشی شاخص ترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد است. نام پاسارگاد شیراز بر اساس مدارک و شواهد موجود برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح شد که از لحاظ مکانی به دشتی اطلاق می شود که کوروش بزرگ در آن اقدام به ساخت کاخها و بناهایی نمود و به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید. مجموعه تاریخی،فرهنگی پاسارگاد شامل بارعام، بنای برج سنگی(آتشکده)، آرامگاه کوروش بزرگ، باغ شاهی، پل و محوطه مقدس، کاخ های دروازه و دژ تل تخت است. به علت عظمت سنگهای بکار رفته در مجموعه های این مکان در دوره اسلامی، بناهایش را به سلیمان نبی نسبت داده اند و خود پاسارگاد هم بنام مشهد مادر یا مشهد امالنبی سلیمان معروف گشته است.
سازندگان مجموعه پاسارگاد
از گواهی هایی که مورخان رومی و یونانی بر جای گذارده اند، مشخص است که پاسارگاد شیراز را بیشتر ساخته و پرداخته کورش بزرگ می دانسته اند. این نظریه به چند دلیل دیگر استوارتر میشود: اول، آرامگاه کورش بزرگ که ساخته خود او بود، چنان ارتباطی از نظر کاربرد نماپردازی و طراحی نقشه در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخ های دروازه، بار و اختصاصی نشان میدهد، که مشخص میشود آن کاخ ها هم نتیجه سلیقه کورش بزرگ و طراح همه یکی بوده است. دوم، کتیبه سه زبانه پارسی باستان عیلامی و اکدی بر روی درگاهها و جرزهای آن سه کاخ نشان دهنده آن است که آنها با کورش مرتبط بوده اند. سوم، نوع معماری و به خصوص بستهای پاسارگاد و شیوهٔ سنگتراشی قدمتی هر چند کوتاه بر معماری تخت جمشیدی را که از آغاز دوره داریوش بزرگ شروع شد، نشان میدهد و بویژه در نقوش، که از سنت های کشورهای مختلف گرفته شدهاند، ولی هنوز به طور ثابت آن چنان که در تخت جمشید شیراز مییابیم ریخت ایرانی نگرفته اند حالتی اولیه و آزمایشی به خوبی نمایان است و آثار سنگ تراشان ایونیه ای و لودیه ای به ویژه در ابزار و آلات سنگ تراشی و نوع تراش سنگها و نشانه های سنگ تراشان پیداست. بنابراین شکی نیست که بناهای پاسارگاد شیراز آن طور که فرانتس هاینریش وایسباخ تصور میکرد ارتباطی با کورش جوان ندارند و با کورش بزرگ آغاز شده اند.
منبع:(ویکی پدیا)