یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان دراز، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده است تخت جمشید یا (هزارستون، صدستون و یا چهل منار، پارسه، پرسپولیس، پرسه پلیس) می باشد. کاخی به نام تخت جمشید در این شهر باستانی وجود دارد که در دوران زمامداری اردشیر اول، داریوش بزرگ و خشایارشاه بنا شده است و به مدت حدود ۲۰۰ سال برپا و آباد بوده است. گروههای زیادی از کشورهای گوناگون با پیشکشهایی متنوع در نخستین روز سال نو به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها در تخت جمشید شیراز جمع میشدند و هدایای خود را به شاه پیشکش میکردند.
بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با گسترش آن به گستردگی این مجموعه افزودند. سامنر برآورد کرده است که دشت تخت جمشید در دورهٔ هخامنشیان ۴۳۶۰۰ نفر جمعیت داشته و شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده است. باور تاریخدانان بر این است که در ۳۳۰ پیش از میلاد اسکندر مقدونی سردار یونانی ، به ایران حمله کرد و تخت جمشید شیراز را به آتش کشید و احتمالاً بخش عظیمی از فرهنگ و هنر هخامنشی و کتابها را با اینکار نابود نمود به طوری که باستان شناسان از ویرانههای آن نشانه های هجوم و آتش را بر آن تأیید میکنند.از سال ۱۹۷۹ این مکان یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو می باشد.
پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم میشمردند و آن را چهل منار و یا هزار ستون می نامیدند و با شخصیتهایی همچون جمشید و سلیمان نبی ارتباطش میدادند. عضدالدوله دیلمی دو کتیبه به خط کوفی در تخت جمشید شیراز بر جای گذاشته و همچنین کتیبههای دیگری هم به فارسی و هم به عربی در تخت جمشید وجود دارد که جدیدترین آن مربوط به دوره قاجار است.
تخت جمشید در شمال استان فارس ( شمال شرقی شیراز ) و در شمال شهرستان مرودشت قرار دارد. نقش رستم در فاصله شش و نیم کیلومتری از تخت جمشید قرار دارد. در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ، داریوش دوم، خشایارشا، اردشیر یکم و آرامگاهی نیمه کاره که احتمالاً متعلق به داریوش سوم است قرار دارند. اردشیر سوم نیز جدا از سازندگان تخت جمشید که داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم بودند، تعمیراتی در تخت جمشید انجام داد و آرامگاههای اردشیر دوم و سوم در کوهپایه شرقی تخت جمشید کنده شده است.
اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر
در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید شیراز بر اثر خاکبرداری در اواخر سال ۱۳۱۲ ه.ش قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و اندازه مهرهای نماز بدست آمد که کلماتی به خط عیلامی بر روی این الواح نوشته شده بود و پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید شیراز می باشد . از میان الواح بعضی به خط عیلامی و زبان پارسی می باشد. با کشف این الواح شایعات نابجایی که می گفتند مانند اهرام مصر قصرهای تخت جمشید نیز با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گردید.
زیرا این اسناد که هر کدام سند هزینة یک یا چند نفر عیلامی است حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از نجار و مهندس و سنگتراش و معمار و عمله و بنا مزد می دادند. کارگرانی که در بنای تخت جمشید شیراز دست اندرکار بودند و همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی، مصری، یونانی، عیلامی، بابلی و آشوری تشکیل می شدند.
زنان و دختران نیز گذشته از مردان به کار مشغول بودند . مزدی که این کارگران می گرفتند غالباً جنسی بود نه نقدی و آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام (شکــل) سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند و اجناسی که مزد آنها محسوب می شد و بیشتر به کارگران می دادند عبارت از گندم و گوشت بوده اند.
اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد در یورش خود به ایران ، تخت جمشید شیراز را به آتش کشید. در مورد علت این آتش سوزی تاریخنگاران اتفاق رای ندارند لیکن عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند و برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه میدانند.